انار
اناریان
انار (Punica) سردهای کوچک از اناریان درختی کوچک یا درختچهای بارده و خزاندار است که مهمترین گونه این سرده انار معمولی است؛ گونه دیگر آن بومی جزیره سوکوتراست با گلهایی به رنگ صورتی و میوهای با طعم ترشتر از انار معمولی.

اناریان
اناریان (Punicaceae) تیرهای از موردسانان است با یک سرده و دو گونه و برگهای ساده با آرایش مارپیچی و بدون گوشواره (stipule) که گلهای آنها به صورت پیرامادگی (perigynous) است با پنج تا هشت کاسبرگ و گلبرگ و شمار فراوانی پرچم و برچه که به نهنج چسبیدهاند؛ میوه آنها که در زیر کاسهای پایا قرار دارد دارای پوست چرمی و تعداد زیادی دانه و برگهای گوشتی است.
انار
اَنار (نام علمی: Punica granatum) یکی از میوههای درختی است که دانههایی اغلب قرمز، و گاهی سفید، و یا به رنگهایی بین آن دو دارد. رنگ پوست آن نیز اغلب قرمز و گاه سیاه و یا تقریباً زرد است.
انار بومی مناطق شرق ایران تا کوههای هیمالیا در شمال هند است و یکی از اولین گیاهان اهلی شدهاست. ایران با تولید سالانه ۸۰۰ هزار تن انار، بزرگترین تولیدکنندهٔ انار در دنیا بوده و هندوستان دومین کشور تولید کنندهاست.
در ایران، شهرستانهای ساوه، نیریز و فردوس بهترتیب بزرگترین تولیدکنندگان انار هستند.انار در رنگهای مختلف از سفید تا سیاه وجود دارد. انار تقریباً در هر آب و هوایی و هرگونه خاکی میتواند رشد کند و میوه دهد، ولی آب زیاد در زمان رسیدن میوه باعث ترک خوردن آن میوه میشود. انار، گرمای زیاد با باد خشک و سرمای تا ۱۰- درجه سانتی گراد را میتواند تحمل کند.
محصولات
از میوهٔ انار، آب انار، رب انار، لواشک انار و مربای انار تهیه میشود. از پوست انار برای تهیه رنگهای سنتی استفاده میشود، از برگ آن نیز سابق بر این استفاده میکردند. همچنین از پوست انار برای دباغی کردن پوست و از گل انار برای برخی مصارف دیگر استفاده میگردد. جوشانده که از جوشاندن پوست انار در اب بدست می اید برای مشکل گوارشی و گلو درد دارو گیاهی محسوب می شود
در فرهنگ
«جاودانان» یا گارد جاویدان، سربازان برگزیده ایران باستان، نیزههایی به شکل انار داشتند.
در قرآن، سه بار از این میوه نام برده شدهاست. (در سوره الرحمن از آن به عنوان میوه بهشتی یاد شدهاست.)
رنگی که به این میوه تشبیه شده است }
از سال ۱۳۸۸، در اواخر مهر ماه هر سال، جشنواره انار در روستای مردانقم برگزار میشود.
جاذبه اصلی این جشنواره اجرای موسیقی عاشقی توسط عاشقهای معروف منطقه ارسباران است.همچنین در روستای تنگ طه شهرستان داراب در اواسط شهریور ماه جشنواره انار برگزار می گردد .
خواص درمانی
انار سرشار از آنتی اکسیدان بوده (حدوداً به اندازه چای سبز) و دارای مقادیر زیادی ویتامین C و پتاسیم میباشد و هرچند تحقیقات علمی کامل تر و بیشتری لازم است، اما طبق بعضی از تحقیقات ممکن است فواید درمانی زیر را بدنبال داشته باشد:کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی
کاهش خطر سرطان، بخصوص سرطان پروستات و پسطانکاهش کلسترول خونجلوگیری از آسیب دیدن سلولهاکمک به سلامت لثهها
آب انار
آب انار یکی از فراوردههای میوه انار است.
خواص
آب انار برای پیشگیری از سرطان مفید است، سلامت قلب را بهبود میبخشد و حتی میتواند توان جنسی را تقویت کند. همچنین میتواند چربیهای اطراف معده و شکم را در زنان و مردان چاق کاهش دهد و مقدار اسید چرب موجود در خون موسوم به اسید چرب «NEFA» را کاهش دهد.نوشیدن روزانه آب انار میتواند با پایین آوردن فشار خون و کاهش میزان هورمون استرس، تنشها و استرسهای کارمندان را در محل کار کمتر کند.
رب انار
رب انار که به عنوان چاشنی غذا و افزودنی استفاده میشود، از جوشاندن و غلیظ کردن آب انار به دست میآید.این ماده در تهیه غذاهایی مانند فسنجان، اکبر جوجه و شامیکباب لرستانی کاربرد دارد.برای تهیه رب انار اگر دانههای انار تحت فشار بیش از حد قرار گیرند، آب انار تلخ میشود. در روش سنتی تولید رب انار در ایران، پس از آبگیری انار، آب آن را در ظرفهای مسی ریخته و ساعتها میجوشاندند تا به غلظت عسلبرسد. امروه رب انار به روش صنعتی نیز تهیه میشود و مدت زمان گرما دادن آب انار در این روش کمتر از روش سنتی است.
لواشک
لواشک یک خوراکی ایرانی است که از شیرهٔ غلیظشده و قوامآمدهٔ میوههایی همچون آلوچه،زردآلو ،آلو، قیسی کیوی و امثال آن تهیه میکنند و همچون لواش آن را پهن و نازک میکنند تا خشک شود.
لواشک در واقع نوعی عصارهٔ گرفتهشده از میوههاست که متخصصان تغذیه به آن «اکستراکت[کنسانتره]» میگویند و در زبان عربی موسوم به «قمر الدین» است و با خشک کردن به دست میآید. خشک کردن از سادهترین و متداولترین روشهای نگهداری مواد غذایی است که عمری به اندازهٔ تمدن بشر دارد و امروزه در کشورهای مختلف به شکلهای گوناگون از روشهای سنتی تا الگوهای صنعتی برای خشک کردن بکار میرود. امروزه با توجه به توسعه صنایع غذایی روشهای تهیه لواشک هم تحول یافت و نمونههای نوین این محصول با نظارت بهداشتی به بازار عرضه میشود.
سرطان
سَرَطان یا چَنگارتقسیم نامتقارن سلولهای بدن. سلولهای سرطانی از سازوکارهای عادی تقسیم و رشد سلولها جدا میافتند. علت دقیق این پدیده نامشخص است ولی احتمال دارد عوامل ژنتیکی یا مواردی که موجب اختلال در فعالیت سلولها میشوند در هسته سلول اشکال وارد کنند، مانند مواد رادیو اکتیو، مواد شیمیایی و سمی یا تابش بیش از حد اشعههایی مانند نور آفتاب
در یک جاندار سالم، همیشه بین میزان تقسیم سلول، مرگ طبیعی سلولی و تمایز، یک تعادل وجود دارد.
سرطان شامل همه انواع تومورهای بدخیم میشود
که در پزشکی آنها را بیشتر با نام نئوپلاسم میشناسند.
احتمال بروز سرطان در سنین مختلف وجود دارد ولی احتمال بروز سرطان با افزایش سن زیاد میشود
سرطان باعث ۱۳٪ مرگها استبر طبق گزارش انجمن بهداشت آمریکا ۷٫۶ میلیون نفر بر اثر سرطان و در سال ۲۰۰۷ مردهاند
سرطان تنها ویژه انسان نیست و همه جانوران و گیاهان پرسلولی نیز ممکن است به سرطان دچار شوند. سرطان بیماری پیش رونده است.
تفاوتهای بارزی در میزان وقوع و مرگ و میر ناشی از انواع سرطان در سرتاسر دنیا وجود دارد. برای مثال میزان مرگ ناشی از سرطان معده در ژاپن ۷ تا ۸ برابر آمریکا است درمقابل میزان مرگ و میر ناشی از سرطان ریه در آمریکا کمی بیش از ۲ برابر ژاپن است. مرگ و میر ناشی از سرطان پوست که بسشتر به علت ملانوم بدخیم میباشد در نیوزلند ۶ برابر شایع تر ایسلند است که مهمترین علت آن تفاوت در معرض نور خورشید قرار گرفتن (یا نقص لایه ازن) میباشد.
اکثر سرطانهای تخمدان از یک سلول منفرد طی تجمع اختلالات ژنتیکی و اپی ژنتیکی ایجاد میگردد. این اختلالات باعث عدم کنترل بر تقسیمات سلولی، ناپایداری ژنتیکی، مقاومت به آپوپتوز، نامیرایی، قابلیت تهاجم یافتن، متاستاز و رگ زائی، مهار آپوپتوز و در نهایت باعث نامیرایی سلولهای سرطانی میشود.
دخانیات: مصرف دخانیات در ایجاد سرطان در مجاری تنفسی نقش اساسی دارد. ۹۰٪
ابتلا به سرطان ریه به دلیل کشیدن سیگار رخ میدهد. سیگار کشیدن مهمترین عامل محیطی منفرد در وقوع مرگ زودرس در آمریگا میباشد.
مواد غذایی: مصرف الکل در ابتلا به سرطانهای دهان (به غیر از لب)، حنجره، مری و به دلیل ایجاد سیروز الکلی احتمال بروز سرطان کبد را بالا میبرد. مصرف قند در طول دوره درمان سرطان ممنوع است زیرا سلولهای سرطانی با مصرف قند میتواند بهتر بافتهای دیگر بدن را آلوده کنند. معنی این حرف این است که سلول سرطانی با مصرف قند قوی تر می شودو باسرعت بالاتری تکثیر میشوند. توضیح ساده آن این است که سلول سرطانی دارای ۹۴گیرنده قند است ولی سلول بدن دارای ۴ گیرنده است وهر مولکول قندی را که ببیند جذب میکند و بزرگتر میشود.
پرتوها: برخی از پرتوها همچون پرتوهای فرابنفش خورشید موجب سرطانهایی چون سرطان پوست میشوند.
عفونتهای باکتریایی و یا ویروسی: برخی سرطانها همچون سرطان گردن رحم به علت عفونتهای ویروسی (ویروس پاپیلومای انسانی) بروز میکنند.
عوامل ژنتیکی
وجود سابقه سرطان بین اعضای نزدیک خانواده احتمال دچار شدن به سرطان را افزایش میدهد. وجود جهش در برخی ژنها (که به آنها آنکوژن و ژنهای سرکوبگر تومور میگویند، باعث بروز سرطان میشود.
ژندرمانی
در ژندرمانی سرطان از اولیگونوکلئوتیدها استفاده میشود. نمونهای از این روش برای جلوگیری از ساخته شدن پروتئین پیجیپی برای خارج نشدن داروهای ضدّسرطان از سلولها میباشد.
عوامل ایمنولوژیک (ایمنی)
نارسایی مکانیسم ایمنی طبیعی بدن عاملی مستعد کننده در ایجاد سرطان ریه شناخته شدهاست.
سن
افزایش سن احتمال دچار شدن به برخی سرطانها را به شدت افزایش میدهد. اغلب سرطانها در سنین حدود ۵۵ سال یا بیشتر از آن رخ میدهند. سرطان یکی از علتهای اصلی مرگ در میان زنان ۴۰ تا ۷۹ سال و مردان ۶۰ تا ۷۶ سال است. سرطان کودکان کمتر از ۱۵ سال را نیز دچار میکند. سرطان علت بیش از ۱۰ درصد موارد مرگ و میر در این گروه سنی در آمریکا میباشد. لوسمی حاد (نوعی سرطان خون) و سرطانهای دستگاه عصبی مرکزی حدود ۶۰ درصد مرگ و میرها را در این سن باعث میشوند
انواع سرطان
سرطانها به دو دسته سارکومها و کارسینومها تقسیم میشوند
گسترش سرطان
سرطان به سه طریق به شرح زیر در بدن گسترش مییابد:
از طریق بافت: سرطان به بافت نرمال مجاور حمله میکند.
از طریق دستگاه لنفاوی: سرطان به دستگاه لنفاوی حمله میکند و در عروق لنفاوی حرکت مینماید و به دیگر نقاط بدن میرسد.
از طریق خون: سرطان به سیاهرگها و مویرگها حمله میکند و همراه خون به دیگر نقاط بدن میرسد.
هنگامیکه سلولهای سرطانی از تومور اولیه (اصلی) جدا میشوند و همراه لنف یا خون به دیگر نقاط بدن میرسند، ممکن است توموری دیگر (ثانویه) تشکیل شود. این فرایند را متاستاز مینامند. تومور ثانویه (متاستازی) از همان نوع تومور اولیه است. بهعنوان مثال، اگر سرطان پستان به استخوانها گسترش یابد، سلولهای سرطانی در استخوان در واقع سلولهای سرطان پستان هستند، و بیمای سرطان متاستازی پستان است و سرطان استخوان نمیباشد.
پیشگیری
برخی از روشهای کلی مانند عدم استعمال دخانیات، مصرف غذای سالم، پرهیز از عوامل تراتوژن (برخی مواد شیمیایی صنعتی مانند آزبست، اشعه یونیزان مانند کار در رادیولوژی، نور آفتاب و...)، ورزش
و خودداری از رفتارهای پرخطر جنسیدر پیشگیری از سرطان موثرند.
روشهای درمان
روشهای اصلی درمان سرطان عبارتند از:
شیمی درمانی
پرتو درمانی
جراحی
ژن درمانی
آنتیانجیوجنسیس
تفکر مثبت
هایپرترمیا
درمان بیولوژیکی یا ایمونولوژیک: که مشتمل بر بازسازی، تحریک، هدایت و تقویت سیستم طبیعی دفاعی بدن بیمار است و با بکارگیری آنتی بادی و هدایت سیستم دفاعی خود بیمار جهت مبارزه با سرطان روی میدهد. بکارگیری عواملی مانند اینترفرون، سلولهایی که فعالیت ضدتوموری مستقیم دارند، و پادتنهای تکتیره رشد سرطان را کاهش میدهد.
درمان فوتودینامیک (بکارگیری رنگ و نور): در این شیوه رنگ به داخل یک رگ تزریق و سپس در تمام بدن منتشر میشود. پس از چند روز، این رنگ تنها در سلولهای بدخیم باقی میماند. سپس نور قرمز رنگ لیزری به سلول تابانده میشود و رنگ درون سلول سرطانی این نور را جذب میکند. این امر منجر به واکنش فوتوشیمیایی که ویرانگر سلولها است میشود.
سوزاندن ضایعه بدخیم با اشعه لیزر: در برخی موارد ضایعه بدخیم سرطان ریه منجر به مسدود شدن خشکنای میشود. در چنین موردی پزشک با سوزاندن ضایعه بدخیم با اشعه لیزر راه عبور هوا را برای بیمار باز میکند. این روش به گونه کامل نمیتواند منجر به ازبین بردن ضایعه بدخیم شود ولی کمکی است جهت آسان شدن تنفس در بیمار.
فیزیوتراپی در سرطان
سرطان یک بیماری عمومی است و میتواند علائم بسیاری از بیماریهای دیگر را که سرطان نبستند تقلید کند و وقتی که تشخیص سرطان داده شد آنوقت هر چه در بیمار اتفاق میافتد به سرطان نسبت داده میشود. چه بسیار بیماریهایی که در سرطانی وجود داشته و قابل معالجه بوده است و در اتوپی تشخیص داده شده است و اصولاً علت مرگ عوارض غیر قابل درمان نبوده است. باید به این گونه بیماریهای همراه توجه دقیق داشت درمان این عوارض گاهی سبب شده که بیمار مدتها زندگی راحتی داشته باشد. تشخیص به موقع این گونه عوارض کمک فوقالعادهای به بیمار میکند.
عوارض بیوشیمی سرطان: هیپرکلسمی، هیپوکلسمی، هیپوناترمی، کمبود پتاسیم، زیاد بودن پتاسیم، بالا بودن اسید اوریک، هیپر تیروئیدیسم، هیپرلپیدمی، هیپوگلیسمی، بالا رفتن آمیلاز سرم، اختلالات تغذیه و آب و الکترولیت
عوارض بالینی سرطان: سیستم قلب و عروق، سیستم تنفسی، سیستم ادراری، ضعف عضلانی، درد شدید، استئوپروز
عوارض جراحی در سرطان:برحسب محل جراحی این عوارض بسیار متنوع و متفاوت است.
عوارض شیمی درمانی، دارو درمانی و رادیو تراپی در سرطان:عوارض گوارشی، استئوپروز،، آتروفی عضلانی و عوارض دیگر
فیزیوتراپیست:دارای دانش فیزیولوژی و پاتوفیزیولوژی حرکت، دید کلی نگر(Holistic)، همچنین قابلیت بکار گیری درمانهای غیر دارویی و برنامه ریزی توانبخشی است که این مجموعه دانش فیزیوتراپی نامیده میشود.
اهداف فیزیوتراپی در سرطان:
کاهش عوارض بیماری سرطان
کاهش عوارض درمانهای سرطان
راهاندازی و متحرک نگاه داشتن بیمار (کاهش عوارض بستری)
حفظ استقلال بیمار
کاهش درد بیمار
فیزیوتراپی با متدلوژی خاص خود میتواند نقش مراقبتی و حمایتی مناسبی برای بیماران سرطانی بو جود آورد. یک اصل کلی در فیزیوتراپی سرطان این است:بیمار تا آخرین لحظه زندگی بروی پای خود بایستد.
نزاری ناشی از سرطان
بیماران سرطانی به طور شایع دچار از دست دادن شدید چربی بدن و توده بدون چربی بدن و به دنبال آن ضعف شدید، بیاشتهایی و کمخونی میشوند. این نشانگان تحلیلبرنده نزاری نامیده میشود. علت اصلی نَزاری سرطان مشخص نیست با این حال شکی نیست که نزاری به علت نیازهای تغذیهای تومور ایجاد نمیشود. پژوهشهای اخیر نشان میدهد که کاشکسی در نتیجه عواملی مثل سیتوکینهای تولید شده توسط تومور و میزبان در پاسخ به تومور به وجود میآید.
آخرین پژوهشها
پژوهشگران پزشکی میگویند سلولهای داسیشکل ممکن است در اثر کمبودشان در خون، مجبور شوند که به سلولهای سرطانی تمورهایی که در برابر درمان مقاومت میکنند، حمله کنند. این سیستم روشی نو برای درمان سرطان گزارش شده است.
استفاده از نانو روباتها جهت درمان سرطان
با شکل گیری نانوتکنولوژی امیدها برای درمان سرطان بیشتر شد، از آنجا که نانو ذرات از سلولهای بدن کوچکتر هستند میتوان این نوید را داد که در آینده نزدیک روباتهای نانومتری ای ساخته شوند که بتوانند در نابودسازی سلولهای سرطانی و تومورهای مغزی کمنک شایانی نمایند و بیشتر سرطانهای رایج را از بین ببرند، این نوع روش درمان هیچ گونه عوارض جانبی نخواهد داشت و دقیقا با مکانیزم سلولهای دفاعی بدن فعالیت میکنند و میتوان انها را سلولهای مصنوعی نیز نامید، در حال حاضر پروژهای تحت عنوان نانوپردازنده (nanoprocessor) وظیفه تحقیق روی این روباتها را بر عهده گرفته است.
آمارها در ایران
محمداسماعیل اکبری، رییس مرکز تحقیقات سرطان ایران در تیرماه سال ۱۳۹۳ هجریشمسی گفت: ایران تقریبا بالاترین رشد سرطان را در جهان دارد. در ادامه گفتهشده سرطان معده، شایع ترین سرطان در مردان و سرطان پستان نیز شایع ترین سرطانها در زنان ایران شناخته شده است.
میوه
در گیاهشناسی به نهنج وتخمدان رسیده یک گیاه گلدار، میوه میگویند. میوهها خود معمولاً تخم گونه خود را نیز در دل دارند.
هنگامی که در آشپزی بحث از میوه بهعنوان غذا میشود، این واژه معمولاً فقط به میوه گیاهانی گفته میشود که شیرین و گوشتدار هستند مانند آلو، سیب، پرتقال و... درحالیکه گروه بسیار زیادی از سبزیجات معمولی، مغزها و غلات، میوه گیاهان خود محسوب میشوند. میوههایی که معمولاً در آشپزی جزو میوهها به حساب نمیآیند عبارتاند از کدوها(مثل کدو و کدو حلوایی)، ذرت، سیب زمینی و فلفل سبز. اینها از نظر یک گیاه شناس میوه هستند اما عموماً در آشپزی جزو سبزیجات در نظر گرفته میشوند. گاهی نیز میوههای مربوط به آشپزی، از نظر گیاهشناسی جزو میوهها بشمار نمیآیند؛ مانند ریواس که در آن فقط برگ شیرین دمبرگ قابل خوردن است. همچنین بعضی از ادویهها مانند فلفل شیرین و جوز هندی، میوه هستند.
گاهی اوقات اصطلاح «میوه کاذب» در مورد یک میوه مثل انجیر یا یک ساختار گیاهی که شبیه میوهاست، اما از یک گل یا تعدادی گل حاصل نمیشود بکار میرود. بعضی از بازدانگان از قبیل گیاه سرخدار دارای آریلهای گوشتدار شبیه میوه هستند و تعدادی از ارسها، مخروطهای گوشتداری شبیه گیلاس دارند.
در بیشتر میوهها، گردهافشانی بخش مهمی از پرورش میوهاست و عدم دانش کافی در مورد گرده سازها و گرده افشانها میتواند به تولید محصولات ضعیف یا نامرغوب منجر شود. در تعداد کمی از گونهها فرایندی به نام بکرمیوهدهی (parthenocarpy) وجود دارد که درآن احتمال تولید میوه در غیاب گرده سازها / گرده افشانها وجود دارد؛ اینگونه میوهها بدون دانه هستند.
در دورههای بسیار قدیمِ کره زمین گیاهان میوهدار وجود نداشتند. در جریان تکامل گیاهان، برخی از گیاهان برای افزودن به شانس بقای نسل خود به مرور به دور دانههای خود موادی خوشمزه و جذاب برای جانوران ترشح کردند تا از این طریق جانوران را تشویق به خوردن دانهها و دفع آنها در نقاط دیگر بکنند. این امر به گسترش جغرافیایی گیاه و بقای آن کمک زیادی میکند. مواد جذابی که بهدور دانههای مختلف گیاهان ترشح شدند به مرور تشکیل انواع میوههای امروزی را دادند.
رشد و نمو میوه
بعد از باروری تخمک دراثر فرایندی به نام «گرده افشانی»، تخمدان شروع به رشد میکند. گلبرگها میافتند و تخمک درون دانه رشد میکند. سرانجام تخمدان (دربیشتر موارد به همراه سایر قسمتهای گل) ساختاری را حول دانه یا دانهها بوجود میآورد که میوه نامیده میشود. رشد میوه تا زمان بلوغ دانهها ادامه مییابد. در برخی از میوههای چند دانهای، مقدار رشد گوشت میوه متناسب با تعداد تخمکهای بارور شدهاست.
دیواره میوه که از دیواره تخمدان گل بوجود آمده پیرابر نامیده میشود. پیرابر اغلب بصورت دو یا سه لایه مجزا به نامهای برون بر(لایه خارجی)، میان بر (لایه میانی) و درون بر (لایه داخلی) جدایش یافتهاست. در بعضی از میوهها بویژه میوههای یکپارچه که از یک تخمدان همبند حاصل شدهاند، سایر قسمتهای گل (از قبیل آوند گل که شامل گلبرگها، کاسبرگها و پرچمها است) با تخمدان در آمیخته شده و با آن رشد میکنند. اگر بخشهای دیگر گل که به آنها اشاره شد قسمت مهمی در میوه باشند به آن میوه ثانوی میگویند. چون ممکن است سایر قسمتهای گل در ساختار میوه موثر باشند لذا برای فهم چگونگی شکل گیری یک میوه خاص، بررسی ساختار گل آن بسیار مهم است.
سیبها از نظر رشد و نمو و شکل بسیار متنوع هستند وهمین مسئله ایجاد یک نظام طبقه بندی که دربرگیرنده تمامی میوههای شناخته باشد را مشکل میسازد. بعلاوه به نظر میرسد که بسیاری از اصطلاحات در رابطه با دانهها و میوه به درستی بکار نرفتهاست و این واقعیتی است که درک واژگان را مشکل ساخته نموده. دانهها، تخمکهای رسیده هستند؛ میوهها، تخمدانها یا برچههای محتوی دانه هستند.این توضیح را میتوان به این دو تعریف افزود که در واژهشناسی مربوط به علم گیاهشناسی یک مغز نوعی میوهاست و واژه دیگری برای دانه نیست.
سه گروه کلی برای میوهها وجود دارد:
میوههای یکپارچه
میوههای فراهم
میوههای چند بخشی
میوههای یکپارچه
میوههای یکپارچه میتوانند خشک یا گوشتداربوده و حاصل رشد یک تخمدان ساده یا مرکب ولی با یک مادگی باشند. میوههای خشک ممکن است شکوفا(دارای دهانه برای بیرون فرستادن دانهها) ویا ناشکوفا (فاقد دهانه برای خارج کرده دانهها) باشند. انواع میوههای خشک و یکپارچه عبارتاند از (با مثال):
تخم برهه- (آلاله) پوشینه - جوز برزیل گندمه – گندم) شفت لیفدار- نارگیل فولیکول – (شیر گیاه) بنشن – (نخود، لوبیا، بادام زمینی) بنشن تک دانهای میوه مغزدار- گردو و فندق، راش، بلوط رخنده بر- هویج نیام خورجینی گوشک
میوههایی که در آنها بخشی یا تمام پیرابر (دیواره میوه) هنگام بلوغ گوشتداراست را میوههای گوشتدار یکپارچه مینامند. انواع میوههای یکپارچه گوشتدار عبارتاند از (با مثال):
توت - گوجه فرنگی، آوکادو شفت - آلو، گیلاس، هلو، زیتون توت کاذب - میوههای ثانوی موز، زغالاخته سیب گونه – میوههای ثانوی سیب، گلابی موز
میوههای فراهم
میوه فراهم از یک گل با تعداد زیادی مادگی بوجود میآید. نمونه آن تمشک است که میوههای یکپارچه اش را شفتک مینامند چون هر کدام از آنها شبیه یک شفت کوچکی است که به نهنج متصل میباشد. در برخی از میوههای خاردار (از قبیل سیاه سته) نهنج باریک و دراز بوده و بخشی از میوه رسیدهاست و سیاه سته را به میوهای ثانوی – فراهمی تبدیل میکند. توت فرنگی هم میوهای ثانوی – فراهمی محسوب میشود که تنها درآن، دانهها درون تخمهای برهنهای (یک تخمه) قرار دارند. در تمامی این نمونهها، میوه از یک گل مجزا با تعداد زیادی مادگی بوجود میآیند.
در بعضی از گیاهان مانند noni، گلها بصورت منظم سرتاسر ساقه تولید میشوند و امکان اینکه باهم نمونههایی از گل آوری، رویش میوه و رسیدن آن را ببینیم وجود دارد.
میوههای چندبخشی
میوه چند بخشی به میوهای گفته میشود که از یک خوشه گل بوجود آمده باشد (به نام گل آذین). هر گل یک میوه تولید میکند اما آنها بصورت یک مجموعه بالغ میشوند. مانندآناناس، انجیر خوراکی، توت، پرتقال اوسیج ودرخت نان.
مراحل گل آوری و رشد میوه در noni یا توت هندی (Morinda citrifolia) را میتوانید بر روی شاخهای مجزا مشاهده کنید. ابتدا شکوفایی گلهای سفید به نام سنبله بوجود میآید. بعد از باروری، هر گل به یک شفت تبدیل میگردد و هنگامیکه شفتها رشد کردند بصورت یک میوه گوشتدار چند بخشی به نام میوهپیوسته در هم ادغام میشوند.
انتشار دانه
میوهها سازههای گیاهی هستند که ظاهراً تغییراتشان به میزان زیادی با انتشار دانههایشان (پراکندگی نامیده میشود) در ارتباط است.
بعضی میوهها دارای لایههای بیرونی هستند که با خوشهها یا خارگویهایی پوشیده شده که مانع از خورده شدنشان توسط حیوانات شده ویا برای چسبیده به موی حیوانات و استفاده از آنها بهعنوان عامل انتشار کاربرد دارند.
سایر میوهها دراز و پهن میشوند بنابراین شبیه بال هواپیما یا ملخ بالگرد باریک میگردند. این همچنین یک سازوکار تکاملی برای افزایش دامنه انتشار به حساب میآید.
انار (Punica) سردهای کوچک از اناریان درختی کوچک یا درختچهای بارده و خزاندار است که مهمترین گونه این سرده انار معمولی است؛ گونه دیگر آن بومی جزیره سوکوتراست با گلهایی به رنگ صورتی و میوهای با طعم ترشتر از انار معمولی.

اناریان
اناریان (Punicaceae) تیرهای از موردسانان است با یک سرده و دو گونه و برگهای ساده با آرایش مارپیچی و بدون گوشواره (stipule) که گلهای آنها به صورت پیرامادگی (perigynous) است با پنج تا هشت کاسبرگ و گلبرگ و شمار فراوانی پرچم و برچه که به نهنج چسبیدهاند؛ میوه آنها که در زیر کاسهای پایا قرار دارد دارای پوست چرمی و تعداد زیادی دانه و برگهای گوشتی است.
انار
اَنار (نام علمی: Punica granatum) یکی از میوههای درختی است که دانههایی اغلب قرمز، و گاهی سفید، و یا به رنگهایی بین آن دو دارد. رنگ پوست آن نیز اغلب قرمز و گاه سیاه و یا تقریباً زرد است.
انار بومی مناطق شرق ایران تا کوههای هیمالیا در شمال هند است و یکی از اولین گیاهان اهلی شدهاست. ایران با تولید سالانه ۸۰۰ هزار تن انار، بزرگترین تولیدکنندهٔ انار در دنیا بوده و هندوستان دومین کشور تولید کنندهاست.
در ایران، شهرستانهای ساوه، نیریز و فردوس بهترتیب بزرگترین تولیدکنندگان انار هستند.انار در رنگهای مختلف از سفید تا سیاه وجود دارد. انار تقریباً در هر آب و هوایی و هرگونه خاکی میتواند رشد کند و میوه دهد، ولی آب زیاد در زمان رسیدن میوه باعث ترک خوردن آن میوه میشود. انار، گرمای زیاد با باد خشک و سرمای تا ۱۰- درجه سانتی گراد را میتواند تحمل کند.
محصولات
از میوهٔ انار، آب انار، رب انار، لواشک انار و مربای انار تهیه میشود. از پوست انار برای تهیه رنگهای سنتی استفاده میشود، از برگ آن نیز سابق بر این استفاده میکردند. همچنین از پوست انار برای دباغی کردن پوست و از گل انار برای برخی مصارف دیگر استفاده میگردد. جوشانده که از جوشاندن پوست انار در اب بدست می اید برای مشکل گوارشی و گلو درد دارو گیاهی محسوب می شود
در فرهنگ
«جاودانان» یا گارد جاویدان، سربازان برگزیده ایران باستان، نیزههایی به شکل انار داشتند.
در قرآن، سه بار از این میوه نام برده شدهاست. (در سوره الرحمن از آن به عنوان میوه بهشتی یاد شدهاست.)
رنگی که به این میوه تشبیه شده است }
از سال ۱۳۸۸، در اواخر مهر ماه هر سال، جشنواره انار در روستای مردانقم برگزار میشود.
جاذبه اصلی این جشنواره اجرای موسیقی عاشقی توسط عاشقهای معروف منطقه ارسباران است.همچنین در روستای تنگ طه شهرستان داراب در اواسط شهریور ماه جشنواره انار برگزار می گردد .
خواص درمانی
انار سرشار از آنتی اکسیدان بوده (حدوداً به اندازه چای سبز) و دارای مقادیر زیادی ویتامین C و پتاسیم میباشد و هرچند تحقیقات علمی کامل تر و بیشتری لازم است، اما طبق بعضی از تحقیقات ممکن است فواید درمانی زیر را بدنبال داشته باشد:کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی
کاهش خطر سرطان، بخصوص سرطان پروستات و پسطانکاهش کلسترول خونجلوگیری از آسیب دیدن سلولهاکمک به سلامت لثهها
آب انار
آب انار یکی از فراوردههای میوه انار است.
خواص
آب انار برای پیشگیری از سرطان مفید است، سلامت قلب را بهبود میبخشد و حتی میتواند توان جنسی را تقویت کند. همچنین میتواند چربیهای اطراف معده و شکم را در زنان و مردان چاق کاهش دهد و مقدار اسید چرب موجود در خون موسوم به اسید چرب «NEFA» را کاهش دهد.نوشیدن روزانه آب انار میتواند با پایین آوردن فشار خون و کاهش میزان هورمون استرس، تنشها و استرسهای کارمندان را در محل کار کمتر کند.
رب انار
رب انار که به عنوان چاشنی غذا و افزودنی استفاده میشود، از جوشاندن و غلیظ کردن آب انار به دست میآید.این ماده در تهیه غذاهایی مانند فسنجان، اکبر جوجه و شامیکباب لرستانی کاربرد دارد.برای تهیه رب انار اگر دانههای انار تحت فشار بیش از حد قرار گیرند، آب انار تلخ میشود. در روش سنتی تولید رب انار در ایران، پس از آبگیری انار، آب آن را در ظرفهای مسی ریخته و ساعتها میجوشاندند تا به غلظت عسلبرسد. امروه رب انار به روش صنعتی نیز تهیه میشود و مدت زمان گرما دادن آب انار در این روش کمتر از روش سنتی است.
لواشک
لواشک یک خوراکی ایرانی است که از شیرهٔ غلیظشده و قوامآمدهٔ میوههایی همچون آلوچه،زردآلو ،آلو، قیسی کیوی و امثال آن تهیه میکنند و همچون لواش آن را پهن و نازک میکنند تا خشک شود.
لواشک در واقع نوعی عصارهٔ گرفتهشده از میوههاست که متخصصان تغذیه به آن «اکستراکت[کنسانتره]» میگویند و در زبان عربی موسوم به «قمر الدین» است و با خشک کردن به دست میآید. خشک کردن از سادهترین و متداولترین روشهای نگهداری مواد غذایی است که عمری به اندازهٔ تمدن بشر دارد و امروزه در کشورهای مختلف به شکلهای گوناگون از روشهای سنتی تا الگوهای صنعتی برای خشک کردن بکار میرود. امروزه با توجه به توسعه صنایع غذایی روشهای تهیه لواشک هم تحول یافت و نمونههای نوین این محصول با نظارت بهداشتی به بازار عرضه میشود.
سرطان
سَرَطان یا چَنگارتقسیم نامتقارن سلولهای بدن. سلولهای سرطانی از سازوکارهای عادی تقسیم و رشد سلولها جدا میافتند. علت دقیق این پدیده نامشخص است ولی احتمال دارد عوامل ژنتیکی یا مواردی که موجب اختلال در فعالیت سلولها میشوند در هسته سلول اشکال وارد کنند، مانند مواد رادیو اکتیو، مواد شیمیایی و سمی یا تابش بیش از حد اشعههایی مانند نور آفتاب
در یک جاندار سالم، همیشه بین میزان تقسیم سلول، مرگ طبیعی سلولی و تمایز، یک تعادل وجود دارد.
سرطان شامل همه انواع تومورهای بدخیم میشود
که در پزشکی آنها را بیشتر با نام نئوپلاسم میشناسند.
احتمال بروز سرطان در سنین مختلف وجود دارد ولی احتمال بروز سرطان با افزایش سن زیاد میشود
سرطان باعث ۱۳٪ مرگها استبر طبق گزارش انجمن بهداشت آمریکا ۷٫۶ میلیون نفر بر اثر سرطان و در سال ۲۰۰۷ مردهاند
سرطان تنها ویژه انسان نیست و همه جانوران و گیاهان پرسلولی نیز ممکن است به سرطان دچار شوند. سرطان بیماری پیش رونده است.
تفاوتهای بارزی در میزان وقوع و مرگ و میر ناشی از انواع سرطان در سرتاسر دنیا وجود دارد. برای مثال میزان مرگ ناشی از سرطان معده در ژاپن ۷ تا ۸ برابر آمریکا است درمقابل میزان مرگ و میر ناشی از سرطان ریه در آمریکا کمی بیش از ۲ برابر ژاپن است. مرگ و میر ناشی از سرطان پوست که بسشتر به علت ملانوم بدخیم میباشد در نیوزلند ۶ برابر شایع تر ایسلند است که مهمترین علت آن تفاوت در معرض نور خورشید قرار گرفتن (یا نقص لایه ازن) میباشد.
اکثر سرطانهای تخمدان از یک سلول منفرد طی تجمع اختلالات ژنتیکی و اپی ژنتیکی ایجاد میگردد. این اختلالات باعث عدم کنترل بر تقسیمات سلولی، ناپایداری ژنتیکی، مقاومت به آپوپتوز، نامیرایی، قابلیت تهاجم یافتن، متاستاز و رگ زائی، مهار آپوپتوز و در نهایت باعث نامیرایی سلولهای سرطانی میشود.
دخانیات: مصرف دخانیات در ایجاد سرطان در مجاری تنفسی نقش اساسی دارد. ۹۰٪
ابتلا به سرطان ریه به دلیل کشیدن سیگار رخ میدهد. سیگار کشیدن مهمترین عامل محیطی منفرد در وقوع مرگ زودرس در آمریگا میباشد.
مواد غذایی: مصرف الکل در ابتلا به سرطانهای دهان (به غیر از لب)، حنجره، مری و به دلیل ایجاد سیروز الکلی احتمال بروز سرطان کبد را بالا میبرد. مصرف قند در طول دوره درمان سرطان ممنوع است زیرا سلولهای سرطانی با مصرف قند میتواند بهتر بافتهای دیگر بدن را آلوده کنند. معنی این حرف این است که سلول سرطانی با مصرف قند قوی تر می شودو باسرعت بالاتری تکثیر میشوند. توضیح ساده آن این است که سلول سرطانی دارای ۹۴گیرنده قند است ولی سلول بدن دارای ۴ گیرنده است وهر مولکول قندی را که ببیند جذب میکند و بزرگتر میشود.
پرتوها: برخی از پرتوها همچون پرتوهای فرابنفش خورشید موجب سرطانهایی چون سرطان پوست میشوند.
عفونتهای باکتریایی و یا ویروسی: برخی سرطانها همچون سرطان گردن رحم به علت عفونتهای ویروسی (ویروس پاپیلومای انسانی) بروز میکنند.
عوامل ژنتیکی
وجود سابقه سرطان بین اعضای نزدیک خانواده احتمال دچار شدن به سرطان را افزایش میدهد. وجود جهش در برخی ژنها (که به آنها آنکوژن و ژنهای سرکوبگر تومور میگویند، باعث بروز سرطان میشود.
ژندرمانی
در ژندرمانی سرطان از اولیگونوکلئوتیدها استفاده میشود. نمونهای از این روش برای جلوگیری از ساخته شدن پروتئین پیجیپی برای خارج نشدن داروهای ضدّسرطان از سلولها میباشد.
عوامل ایمنولوژیک (ایمنی)
نارسایی مکانیسم ایمنی طبیعی بدن عاملی مستعد کننده در ایجاد سرطان ریه شناخته شدهاست.
سن
افزایش سن احتمال دچار شدن به برخی سرطانها را به شدت افزایش میدهد. اغلب سرطانها در سنین حدود ۵۵ سال یا بیشتر از آن رخ میدهند. سرطان یکی از علتهای اصلی مرگ در میان زنان ۴۰ تا ۷۹ سال و مردان ۶۰ تا ۷۶ سال است. سرطان کودکان کمتر از ۱۵ سال را نیز دچار میکند. سرطان علت بیش از ۱۰ درصد موارد مرگ و میر در این گروه سنی در آمریکا میباشد. لوسمی حاد (نوعی سرطان خون) و سرطانهای دستگاه عصبی مرکزی حدود ۶۰ درصد مرگ و میرها را در این سن باعث میشوند
انواع سرطان
سرطانها به دو دسته سارکومها و کارسینومها تقسیم میشوند
گسترش سرطان
سرطان به سه طریق به شرح زیر در بدن گسترش مییابد:
از طریق بافت: سرطان به بافت نرمال مجاور حمله میکند.
از طریق دستگاه لنفاوی: سرطان به دستگاه لنفاوی حمله میکند و در عروق لنفاوی حرکت مینماید و به دیگر نقاط بدن میرسد.
از طریق خون: سرطان به سیاهرگها و مویرگها حمله میکند و همراه خون به دیگر نقاط بدن میرسد.
هنگامیکه سلولهای سرطانی از تومور اولیه (اصلی) جدا میشوند و همراه لنف یا خون به دیگر نقاط بدن میرسند، ممکن است توموری دیگر (ثانویه) تشکیل شود. این فرایند را متاستاز مینامند. تومور ثانویه (متاستازی) از همان نوع تومور اولیه است. بهعنوان مثال، اگر سرطان پستان به استخوانها گسترش یابد، سلولهای سرطانی در استخوان در واقع سلولهای سرطان پستان هستند، و بیمای سرطان متاستازی پستان است و سرطان استخوان نمیباشد.
پیشگیری
برخی از روشهای کلی مانند عدم استعمال دخانیات، مصرف غذای سالم، پرهیز از عوامل تراتوژن (برخی مواد شیمیایی صنعتی مانند آزبست، اشعه یونیزان مانند کار در رادیولوژی، نور آفتاب و...)، ورزش
و خودداری از رفتارهای پرخطر جنسیدر پیشگیری از سرطان موثرند.
روشهای درمان
روشهای اصلی درمان سرطان عبارتند از:
شیمی درمانی
پرتو درمانی
جراحی
ژن درمانی
آنتیانجیوجنسیس
تفکر مثبت
هایپرترمیا
درمان بیولوژیکی یا ایمونولوژیک: که مشتمل بر بازسازی، تحریک، هدایت و تقویت سیستم طبیعی دفاعی بدن بیمار است و با بکارگیری آنتی بادی و هدایت سیستم دفاعی خود بیمار جهت مبارزه با سرطان روی میدهد. بکارگیری عواملی مانند اینترفرون، سلولهایی که فعالیت ضدتوموری مستقیم دارند، و پادتنهای تکتیره رشد سرطان را کاهش میدهد.
درمان فوتودینامیک (بکارگیری رنگ و نور): در این شیوه رنگ به داخل یک رگ تزریق و سپس در تمام بدن منتشر میشود. پس از چند روز، این رنگ تنها در سلولهای بدخیم باقی میماند. سپس نور قرمز رنگ لیزری به سلول تابانده میشود و رنگ درون سلول سرطانی این نور را جذب میکند. این امر منجر به واکنش فوتوشیمیایی که ویرانگر سلولها است میشود.
سوزاندن ضایعه بدخیم با اشعه لیزر: در برخی موارد ضایعه بدخیم سرطان ریه منجر به مسدود شدن خشکنای میشود. در چنین موردی پزشک با سوزاندن ضایعه بدخیم با اشعه لیزر راه عبور هوا را برای بیمار باز میکند. این روش به گونه کامل نمیتواند منجر به ازبین بردن ضایعه بدخیم شود ولی کمکی است جهت آسان شدن تنفس در بیمار.
فیزیوتراپی در سرطان
سرطان یک بیماری عمومی است و میتواند علائم بسیاری از بیماریهای دیگر را که سرطان نبستند تقلید کند و وقتی که تشخیص سرطان داده شد آنوقت هر چه در بیمار اتفاق میافتد به سرطان نسبت داده میشود. چه بسیار بیماریهایی که در سرطانی وجود داشته و قابل معالجه بوده است و در اتوپی تشخیص داده شده است و اصولاً علت مرگ عوارض غیر قابل درمان نبوده است. باید به این گونه بیماریهای همراه توجه دقیق داشت درمان این عوارض گاهی سبب شده که بیمار مدتها زندگی راحتی داشته باشد. تشخیص به موقع این گونه عوارض کمک فوقالعادهای به بیمار میکند.
عوارض بیوشیمی سرطان: هیپرکلسمی، هیپوکلسمی، هیپوناترمی، کمبود پتاسیم، زیاد بودن پتاسیم، بالا بودن اسید اوریک، هیپر تیروئیدیسم، هیپرلپیدمی، هیپوگلیسمی، بالا رفتن آمیلاز سرم، اختلالات تغذیه و آب و الکترولیت
عوارض بالینی سرطان: سیستم قلب و عروق، سیستم تنفسی، سیستم ادراری، ضعف عضلانی، درد شدید، استئوپروز
عوارض جراحی در سرطان:برحسب محل جراحی این عوارض بسیار متنوع و متفاوت است.
عوارض شیمی درمانی، دارو درمانی و رادیو تراپی در سرطان:عوارض گوارشی، استئوپروز،، آتروفی عضلانی و عوارض دیگر
فیزیوتراپیست:دارای دانش فیزیولوژی و پاتوفیزیولوژی حرکت، دید کلی نگر(Holistic)، همچنین قابلیت بکار گیری درمانهای غیر دارویی و برنامه ریزی توانبخشی است که این مجموعه دانش فیزیوتراپی نامیده میشود.
اهداف فیزیوتراپی در سرطان:
کاهش عوارض بیماری سرطان
کاهش عوارض درمانهای سرطان
راهاندازی و متحرک نگاه داشتن بیمار (کاهش عوارض بستری)
حفظ استقلال بیمار
کاهش درد بیمار
فیزیوتراپی با متدلوژی خاص خود میتواند نقش مراقبتی و حمایتی مناسبی برای بیماران سرطانی بو جود آورد. یک اصل کلی در فیزیوتراپی سرطان این است:بیمار تا آخرین لحظه زندگی بروی پای خود بایستد.
نزاری ناشی از سرطان
بیماران سرطانی به طور شایع دچار از دست دادن شدید چربی بدن و توده بدون چربی بدن و به دنبال آن ضعف شدید، بیاشتهایی و کمخونی میشوند. این نشانگان تحلیلبرنده نزاری نامیده میشود. علت اصلی نَزاری سرطان مشخص نیست با این حال شکی نیست که نزاری به علت نیازهای تغذیهای تومور ایجاد نمیشود. پژوهشهای اخیر نشان میدهد که کاشکسی در نتیجه عواملی مثل سیتوکینهای تولید شده توسط تومور و میزبان در پاسخ به تومور به وجود میآید.
آخرین پژوهشها
پژوهشگران پزشکی میگویند سلولهای داسیشکل ممکن است در اثر کمبودشان در خون، مجبور شوند که به سلولهای سرطانی تمورهایی که در برابر درمان مقاومت میکنند، حمله کنند. این سیستم روشی نو برای درمان سرطان گزارش شده است.
استفاده از نانو روباتها جهت درمان سرطان
با شکل گیری نانوتکنولوژی امیدها برای درمان سرطان بیشتر شد، از آنجا که نانو ذرات از سلولهای بدن کوچکتر هستند میتوان این نوید را داد که در آینده نزدیک روباتهای نانومتری ای ساخته شوند که بتوانند در نابودسازی سلولهای سرطانی و تومورهای مغزی کمنک شایانی نمایند و بیشتر سرطانهای رایج را از بین ببرند، این نوع روش درمان هیچ گونه عوارض جانبی نخواهد داشت و دقیقا با مکانیزم سلولهای دفاعی بدن فعالیت میکنند و میتوان انها را سلولهای مصنوعی نیز نامید، در حال حاضر پروژهای تحت عنوان نانوپردازنده (nanoprocessor) وظیفه تحقیق روی این روباتها را بر عهده گرفته است.
آمارها در ایران
محمداسماعیل اکبری، رییس مرکز تحقیقات سرطان ایران در تیرماه سال ۱۳۹۳ هجریشمسی گفت: ایران تقریبا بالاترین رشد سرطان را در جهان دارد. در ادامه گفتهشده سرطان معده، شایع ترین سرطان در مردان و سرطان پستان نیز شایع ترین سرطانها در زنان ایران شناخته شده است.
میوه
در گیاهشناسی به نهنج وتخمدان رسیده یک گیاه گلدار، میوه میگویند. میوهها خود معمولاً تخم گونه خود را نیز در دل دارند.
هنگامی که در آشپزی بحث از میوه بهعنوان غذا میشود، این واژه معمولاً فقط به میوه گیاهانی گفته میشود که شیرین و گوشتدار هستند مانند آلو، سیب، پرتقال و... درحالیکه گروه بسیار زیادی از سبزیجات معمولی، مغزها و غلات، میوه گیاهان خود محسوب میشوند. میوههایی که معمولاً در آشپزی جزو میوهها به حساب نمیآیند عبارتاند از کدوها(مثل کدو و کدو حلوایی)، ذرت، سیب زمینی و فلفل سبز. اینها از نظر یک گیاه شناس میوه هستند اما عموماً در آشپزی جزو سبزیجات در نظر گرفته میشوند. گاهی نیز میوههای مربوط به آشپزی، از نظر گیاهشناسی جزو میوهها بشمار نمیآیند؛ مانند ریواس که در آن فقط برگ شیرین دمبرگ قابل خوردن است. همچنین بعضی از ادویهها مانند فلفل شیرین و جوز هندی، میوه هستند.
گاهی اوقات اصطلاح «میوه کاذب» در مورد یک میوه مثل انجیر یا یک ساختار گیاهی که شبیه میوهاست، اما از یک گل یا تعدادی گل حاصل نمیشود بکار میرود. بعضی از بازدانگان از قبیل گیاه سرخدار دارای آریلهای گوشتدار شبیه میوه هستند و تعدادی از ارسها، مخروطهای گوشتداری شبیه گیلاس دارند.
در بیشتر میوهها، گردهافشانی بخش مهمی از پرورش میوهاست و عدم دانش کافی در مورد گرده سازها و گرده افشانها میتواند به تولید محصولات ضعیف یا نامرغوب منجر شود. در تعداد کمی از گونهها فرایندی به نام بکرمیوهدهی (parthenocarpy) وجود دارد که درآن احتمال تولید میوه در غیاب گرده سازها / گرده افشانها وجود دارد؛ اینگونه میوهها بدون دانه هستند.
در دورههای بسیار قدیمِ کره زمین گیاهان میوهدار وجود نداشتند. در جریان تکامل گیاهان، برخی از گیاهان برای افزودن به شانس بقای نسل خود به مرور به دور دانههای خود موادی خوشمزه و جذاب برای جانوران ترشح کردند تا از این طریق جانوران را تشویق به خوردن دانهها و دفع آنها در نقاط دیگر بکنند. این امر به گسترش جغرافیایی گیاه و بقای آن کمک زیادی میکند. مواد جذابی که بهدور دانههای مختلف گیاهان ترشح شدند به مرور تشکیل انواع میوههای امروزی را دادند.
رشد و نمو میوه
بعد از باروری تخمک دراثر فرایندی به نام «گرده افشانی»، تخمدان شروع به رشد میکند. گلبرگها میافتند و تخمک درون دانه رشد میکند. سرانجام تخمدان (دربیشتر موارد به همراه سایر قسمتهای گل) ساختاری را حول دانه یا دانهها بوجود میآورد که میوه نامیده میشود. رشد میوه تا زمان بلوغ دانهها ادامه مییابد. در برخی از میوههای چند دانهای، مقدار رشد گوشت میوه متناسب با تعداد تخمکهای بارور شدهاست.
دیواره میوه که از دیواره تخمدان گل بوجود آمده پیرابر نامیده میشود. پیرابر اغلب بصورت دو یا سه لایه مجزا به نامهای برون بر(لایه خارجی)، میان بر (لایه میانی) و درون بر (لایه داخلی) جدایش یافتهاست. در بعضی از میوهها بویژه میوههای یکپارچه که از یک تخمدان همبند حاصل شدهاند، سایر قسمتهای گل (از قبیل آوند گل که شامل گلبرگها، کاسبرگها و پرچمها است) با تخمدان در آمیخته شده و با آن رشد میکنند. اگر بخشهای دیگر گل که به آنها اشاره شد قسمت مهمی در میوه باشند به آن میوه ثانوی میگویند. چون ممکن است سایر قسمتهای گل در ساختار میوه موثر باشند لذا برای فهم چگونگی شکل گیری یک میوه خاص، بررسی ساختار گل آن بسیار مهم است.
سیبها از نظر رشد و نمو و شکل بسیار متنوع هستند وهمین مسئله ایجاد یک نظام طبقه بندی که دربرگیرنده تمامی میوههای شناخته باشد را مشکل میسازد. بعلاوه به نظر میرسد که بسیاری از اصطلاحات در رابطه با دانهها و میوه به درستی بکار نرفتهاست و این واقعیتی است که درک واژگان را مشکل ساخته نموده. دانهها، تخمکهای رسیده هستند؛ میوهها، تخمدانها یا برچههای محتوی دانه هستند.این توضیح را میتوان به این دو تعریف افزود که در واژهشناسی مربوط به علم گیاهشناسی یک مغز نوعی میوهاست و واژه دیگری برای دانه نیست.
سه گروه کلی برای میوهها وجود دارد:
میوههای یکپارچه
میوههای فراهم
میوههای چند بخشی
میوههای یکپارچه
میوههای یکپارچه میتوانند خشک یا گوشتداربوده و حاصل رشد یک تخمدان ساده یا مرکب ولی با یک مادگی باشند. میوههای خشک ممکن است شکوفا(دارای دهانه برای بیرون فرستادن دانهها) ویا ناشکوفا (فاقد دهانه برای خارج کرده دانهها) باشند. انواع میوههای خشک و یکپارچه عبارتاند از (با مثال):
تخم برهه- (آلاله) پوشینه - جوز برزیل گندمه – گندم) شفت لیفدار- نارگیل فولیکول – (شیر گیاه) بنشن – (نخود، لوبیا، بادام زمینی) بنشن تک دانهای میوه مغزدار- گردو و فندق، راش، بلوط رخنده بر- هویج نیام خورجینی گوشک
میوههایی که در آنها بخشی یا تمام پیرابر (دیواره میوه) هنگام بلوغ گوشتداراست را میوههای گوشتدار یکپارچه مینامند. انواع میوههای یکپارچه گوشتدار عبارتاند از (با مثال):
توت - گوجه فرنگی، آوکادو شفت - آلو، گیلاس، هلو، زیتون توت کاذب - میوههای ثانوی موز، زغالاخته سیب گونه – میوههای ثانوی سیب، گلابی موز
میوههای فراهم
میوه فراهم از یک گل با تعداد زیادی مادگی بوجود میآید. نمونه آن تمشک است که میوههای یکپارچه اش را شفتک مینامند چون هر کدام از آنها شبیه یک شفت کوچکی است که به نهنج متصل میباشد. در برخی از میوههای خاردار (از قبیل سیاه سته) نهنج باریک و دراز بوده و بخشی از میوه رسیدهاست و سیاه سته را به میوهای ثانوی – فراهمی تبدیل میکند. توت فرنگی هم میوهای ثانوی – فراهمی محسوب میشود که تنها درآن، دانهها درون تخمهای برهنهای (یک تخمه) قرار دارند. در تمامی این نمونهها، میوه از یک گل مجزا با تعداد زیادی مادگی بوجود میآیند.
در بعضی از گیاهان مانند noni، گلها بصورت منظم سرتاسر ساقه تولید میشوند و امکان اینکه باهم نمونههایی از گل آوری، رویش میوه و رسیدن آن را ببینیم وجود دارد.
میوههای چندبخشی
میوه چند بخشی به میوهای گفته میشود که از یک خوشه گل بوجود آمده باشد (به نام گل آذین). هر گل یک میوه تولید میکند اما آنها بصورت یک مجموعه بالغ میشوند. مانندآناناس، انجیر خوراکی، توت، پرتقال اوسیج ودرخت نان.
مراحل گل آوری و رشد میوه در noni یا توت هندی (Morinda citrifolia) را میتوانید بر روی شاخهای مجزا مشاهده کنید. ابتدا شکوفایی گلهای سفید به نام سنبله بوجود میآید. بعد از باروری، هر گل به یک شفت تبدیل میگردد و هنگامیکه شفتها رشد کردند بصورت یک میوه گوشتدار چند بخشی به نام میوهپیوسته در هم ادغام میشوند.
انتشار دانه
میوهها سازههای گیاهی هستند که ظاهراً تغییراتشان به میزان زیادی با انتشار دانههایشان (پراکندگی نامیده میشود) در ارتباط است.
بعضی میوهها دارای لایههای بیرونی هستند که با خوشهها یا خارگویهایی پوشیده شده که مانع از خورده شدنشان توسط حیوانات شده ویا برای چسبیده به موی حیوانات و استفاده از آنها بهعنوان عامل انتشار کاربرد دارند.
سایر میوهها دراز و پهن میشوند بنابراین شبیه بال هواپیما یا ملخ بالگرد باریک میگردند. این همچنین یک سازوکار تکاملی برای افزایش دامنه انتشار به حساب میآید.
سندرم ديسترس تنفسي حاد (ARDS) يک بيماري سريعا پيشرونده است که در ابتدا با
تنگي نفس، تاکي پنه، و هيپوکسمي تظاهر ميکند و سپس به سرعت به سمت نارسايي
تنفسي پيش ميرود.کنفرانس اجماع عمومي آمريکايي - اروپايي (AECC) معيارهاي
تشخيصي براي ARDS منتشر کرده: شروع حاد، نسبت فشار نسبي اکسيژن شرياني به درصد
اکسيژن استنشاق شده (PaO2/FiO2) برابر با200 يا کمتر، بدون در نظر گرفتن فشار
مثبت در پايان بازدم(PEEP); ارتشاح دو طرفه در راديوگرافي فرونتال قفسه سينه و
فشار گوه اي شريان ريوي برابر با 18 ميليمتر جيوه يا کمتر يا عدم وجود شواهد
باليني ازفشار بالاي دهليزچپ. آسيب حاد ريه، سندرمي است که مختصري از شدت کمتري
برخوردار است و با هيپوکسمي خفيفتر ولي معيارهاي تشخيصي ديگر مشابه با ARDS
مشخص ميشود. از آنجا که بيش از نيمي از واحدهاي مراقبتهاي ويژه (ICUs) در
ايالات متحده داراي متخصص مراقبتهاي ويژه نيستند، بسياري از پزشکان مراقبتهاي
اوليه، مسوول ارايه مراقبت از بيماران مبتلا به ARDS يا آسيب حاد ريه هستند.

پاتوفيزيولوژي
پاتوفيزيولوژي ARDS به طور کامل شناخته نشده است. اعتقاد بر اين است که در ابتدا، يک آسيب مستقيم ريوي يا غيرمستقيم خارج ريوي، منجر به تکثير واسطههاي التهابي ميشود که اين واسطهها باعث تجمع نوتروفيلها در ميکروسيرکولاسيون ريه ميشوند. اين نوتروفيلها فعال شده به تعداد زياد از سطوح اندوتليال عروق و اپيتليال آلوئولار مهاجرت ميکنند و پروتئازها، سيتوکينها و گونههاي فعال اکسيژن را آزاد ميکنند. مهاجرت و آزاد شدن واسطهها منجر به نفوذپذيري پاتولوژيک عروق، شکاف در سد اپيتليال آلوئولار و نکروز سلولهاي آلوئولي نوع I و II ميشود. اين فرايند منجر به ادم ريه، تشکيل غشاء هياليني و از دستدادن سورفاکتانت ميشود که سبب کاهش کمپليانس ريوي شده، تبادل هوا را دشوار ميکند. ارتشاح بعدي فيبروبلاستها ميتواند منجر به رسوب کلاژن، فيبروز، و بدتر شدن بيماري شود. شکل 1 راديوگرافي يک بيمار مبتلا به ARDS ميباشد که کدورت فضاهاي هوايي دو طرفه را نشان ميدهد که از اين فرآيند نتيجه شده است.
اقدامات متعددي به طور همزمان در فرايند بهبود رخ ميدهد. سيتوکينهاي ضدالتهابي نوتروفيلهاي آسيب رسان را غيرفعال ميکنند و سپس نوتروفيلها دچار آپوپتوز و فاگوسيتوز قرار ميشوند. سلولهاي آلوئولي نوع دو تکثير شده و به سلولهاي نوع يک تمايز مييابند که سبب برقراري مجدد يکپارچگي در پوشش اپيتليال و ايجاد گراديان اسمزي ميشوند. اين گراديان اسمزي سبب به خارج کشيده شدن مايع از آلوئولها و ورود آن به ميکروسيرکولاسيون و لنفاتيکهاي ريه ميشود. به طور همزمان، ماکروفاژها و سلولهاي آلوئولي، ترکيبات پروتئيني را از آلوئولها برميدارند و به ريهها اجاره ميدهند تا بهبود يابند.
عوامل خطر و ميزان بروز
در بزرگسالان اغلب موارد ARDS با سپسيس ريوي (46%) يا سپسيس غير ريوي (33%) همراهي دارد. عوامل خطر اين بيماري عبارتند ازعواملي که باعث آسيب مستقيم ريه ميشوند (مثل پنوموني، آسيب استنشاقي، کوفتگي ريه) وعواملي که آسيب غيرمستقيم ريه ميشوند (مثل سپسيس غير ريوي، سوختگيها، آسيب حاد ريه ناشي از تزريق خون). عوامل خطر در کودکان مشابه بزرگسالان است به علاوه اختلالات مرتبط با سن خاص، مانند عفونت با ويروس سنسيشيال تنفسي و آسيب ناشي از آسپيراسيون حالت نزديک به غرقشدگي. جدول 1 شامل علايم و نشانههاي بيانگر علل خاص ARDS است.
مطالعات اخير نشان ميدهند که در بزرگسالان ميزان بروز آسيب حاد ريه 86-22 مورد در هر 100.000 فرد- سال و ARDS تا 64 مورد در هر 100.000 فرد- سال است. يک کارآزمايي بزرگ آيندهنگر اروپايي تخمين زده است که 1/7% از بيماران بستري در ICU و 1/16% از تمام بيماران تحت تهويه مکانيکي دچار آسيب حاد ريه يا ARDS ميشوند. ميزان مرگومير داخل بيمارستاني اين شرايط بين 55% و 34% تخمين زده ميشود. عوامل خطر مرگومير شامل افزايش سن، بدتر شدن اختلال عملکرد چند عضوي پيشرونده، وجود بيماريهاي ريوي و غيرريوي، امتياز بالاتر در APACHE II و اسيدوز است. اکثر موارد مرگومير مربوط به ARDS به علت نارسايي چند عضوي است. هيپوکسمي مقاوم به درمان تنها مسوول 16% از مرگومير مرتبط با ARDS است.
در کودکان ARDS کمتر رايج است و کمتر احتمال دارد که منجر به مرگ شود. در مطالعهاي در سال 2009 در بيماران 6 ماه تا 15 سال نشان داده شد که ميزان بروز آسيب حاد ريه و ARDS به ترتيب 5/9 و 8/12 در هر 100.000 نفر – سال بود و مجموع مرگومير داخل بيمارستاني آنها 18% بود.
تشخيصهاي افتراقي
از آنجا که علايم اوليه ARDS غيراختصاصي هستند، پزشکان بايد ساير علل تنفسي، قلبي، عفوني و سمي را در نظر بگيرند (جدول 2). شرح حال بيمار (به عنوان مثال بيماريهاي همراه، مواجههها، داروها) همراه با يک معاينه فيزيکي با تمرکز بر روي سيستم تنفسي و قلبي - عروقي ميتواند در محدود کردن تشخيصهاي افتراقي و تعيين دوره مطلوب درمان کمک کند.
اغلب، ARDS بايد از نارسايي احتقاني قلب و پنوموني افتراق داده شود (جدول 3). نارسايي احتقاني قلب با اضافه بار مايع مشخص ميشود، در حالي که بيماران مبتلا به ARDS بر اساس تعريف نشانههاي پرفشاري دهليز چپ و يا افزايش حجم واضح را ندارند. بيماران مبتلا به نارسايي احتقاني قلب ممکن است ادم، اتساع وريد ژوگولار، صداي سوم قلب، افزايش سطح پپتيد ناتريورتيک مغزي (BNP) و دفع نمک در پاسخ به ديورتيک داشته باشند. انتظار نميرود بيماران مبتلا به ARDS اين يافتهها را داشته باشند.
از آنجا که پنوموني يکي از علل عمده ARDS است، تشخيص بيماران مبتلا به پنوموني بدون عارضه از کساني که پنوموني عارضهدار شده با ARDS دارند سبب چالش تشخيصي بيشتري ميشود. به طور کلي، يک بيمار مبتلا به پنوموني بدون عارضه ممکن است نشانههايي از التهاب سيستميک و ريوي داشته باشد (به عنوان مثال، تب، لرز، خستگي، توليد خلط، درد قفسه سينه پلورتيک و ارتشاح موضعي يا چند کانوني)؛ هيپوکسي همراه بايد به تجويز اکسيژن پاسخ دهد. اگر هيپوکسي با تجويز اکسيژن اصلاح نشود، بايد به ARDS مشکوک شد و آن را بر اساس معيارهاي تشخيصي AECC اثبات نمود. در افراد مبتلا به پنوموني و ARDS همزمان، درمان شامل آنتيبيوتيکها و تهويه مکانيکي است.
درمان و پشتيباني
درمان ARDS حمايتي است از جمله تهويه مکانيکي، جلوگيري از استرس اولسر و ترومبوآمبولي وريدي، و حمايت تغذيهاي. جدول 4 درمان ARDS را به صورت خلاصه نشان داده است.
تهويه مکانيکي
بيشتر بيماران با ARDS نياز به آرام بخش، لولهگذاري و تهويه همزمان با درمان بيماري زمينهاي دارند. بر اساس دستورالعمل باليني موسسه ملي قلب، ريه و خون (Net ARDS) هر مد ونتيلاتور ممکن است استفاده شود. سرعت تنفس ، زمان بازدم، فشار مثبت پايان بازدمي و FiO2، مطابق با پروتکلهاي ARDSNet تنظيم ميشوند. تنظيمات به گونهاي اعمال ميشوند که اشباع اکسيژن شرياني 95% - 88% و فشار کفهاي (plateau) 30 سانتيمتر آب يا کمتر (براي جلوگيري از باروتروما) حفظ شود. دستورالعملهاي درمان باليني توصيه به حفظ pH شرياني از 45/7 -30/7 دارند اگر چه بيماران در برخي از کارآزماييهاي تحقيقاتي هيپرکاپنه کنترل شده و pH تا 15/7 را نيز تحمل کردهاند.
شواهد نشان داده است که شروع با حجم جاري کم به ميزان 6 ميليليتر به ازاي هر کيلوگرم نسبت به شروع با حجمهاي جاري معمول 15 - 10 ميليليتر به ازاي هر کيلوگرم برتري دارد (تعداد مورد نياز براي درمان [NNT] = 4/11). به طور مشابه، فشار مثبت پايان بازدمي بالاتر(12 سانتيمتر H2O يا بيشتر) در مقايسه با مقادير پايينتر در حد 12-5 سانتيمتر H2O با کاهش مرگومير همراهي دارد (NNT = 20). مايع درماني محافظه کارانه (براي پايين نگهداشتن فشار مرکزي) با کاهش تعداد روزهاي تحت درمان با ونتيلاتور و افزايش روزهاي خارج ICU همراهي دارد. با توجه به عوارض بالقوه کاتترهاي شريان ريوي و وريد مرکزي از آنها به طور معمول استفاده نميشود و تنها بايد توسط افراد آموزش ديده و با تجربه استفاده شود.
درمان هاي دارويي
گزينههاي دارويي براي درمان ARDS محدود است. هر چند درمان با سورفاکتانت ممکن است در کودکان مبتلا به ARDS مفيد باشد، يک مرور کاکرين سودمندي آن را در بزرگسالان نشان نداد. استفاده از کورتيکواستروييدها بحث برانگيز است. مطالعات شاهددار تصادفيشده و مطالعات همگروهي از استفاده زودرس از کورتيکواستروييدها براي کاهش تعداد روزهاي تحت درمان با ونتيلاتور حمايت ميکنند (با دوز متيل پردنيزولون در محدوده 120 - 1 ميليگرم به ازاي هر کيلوگرم در روز). با اين حال، هيچگونه سودمندي قطعي از جهت مرگومير براي اين درمان نشان داده نشده است. زماني که استفاده از کورتيکواستروييدها مدنظر باشد بايد با يک متخصص مراقبتهاي ويژه مشورت شود.
علاوه بر اقدامات تهويهاي، بيماران مبتلا به ARDS بايد هپارين با وزن مولکولي کم (40 ميليگرم انوکساپارين يا 5000 واحد دالتپارين زيرجلدي روزانه) و يا هپارين تفکيک نشده با دوز پايين (5000 واحد زيرجلدي دو بار در روز) براي جلوگيري از ترومبوآمبولي وريدي دريافت نمايند، مگر اينکه کنترا انديکاسيوني وجود داشته باشد. همچنين بيماران بايد براي پروفيلاکسي استرس اولسر از دارويي مانند سوکرالفات (1 گرم خوراکي و يا از طريق لوله معده چهار بار در روز)، رانيتيدين (150 ميليگرم خوراکي يا از طريق لوله معده دو بار در روز، 50 ميليگرم وريدي هر 8-6 ساعت، يا 25/6 ميليگرم در ساعت به صورت انفوزيون وريدي مداوم) يا امپرازول (40 ميليگرم خوراکي، وريدي، يا از طريق لوله معده روزانه) استفاده نمايند. در نهايت، بيماران بايد حمايت تغذيهاي، ترجيحا به صورت رودهاي، در عرض 48 - 24 ساعت از بستري در ICU دريافت نمايند.
جدا کردن از ونتيلاتور
به طور متوسط، بيماران مبتلا به ARDS حدود 16 روز (انحراف معيار = 8/15) در ICU و کلا 26 روز (انحراف معيار = 7/27) دربيمارستان سپري ميکنند. بيماراني که در آنها احتمال نياز به تهويه به مدتي بيش از 10 روز وجود دارد، ممکن است از تراکئوستومي سود ببرند.
همگام با بهبود بيماري زمينهاي و بهتر شدن وضعيت بيمار، بررسي تنفس خود به خودي ضروري است. براي اينکه بيمار واجد شرايط اين آزمون باشد بايد از نظر هموديناميک پايدار بوده و قادر به برآوردن نيازهاي اکسيژن از طريق روشهاي غيرتهاجمي باشد. آزمايشات تنفس خود به خودي در زمان 2-1 ساعت انجام ميشوند. احتمال موفقيتآميز بودن خارج ساختن لوله تراشه در صورتي که بيمار از نظر هموديناميک پايدار باقي بماند و پارامترهاي تهويه خوب داشته باشد بيشتر است. به منظور کاهش مدت زمان تهويه مکانيکي از پروتکلهاي استاندارد جدا کردن از ونتيلاتور استفاده شده است. جدول 5 خلاصه معيارهاي واجد شرايط بودن براي شروع يک آزمون تنفس خود به خودي و پارامترهاي جداسازي بيمار از ونتيلاتور را نشان ميدهد.
به حرکت درآوردن بيمار
بيماران متصل به دستگاه تهويه مصنوعي بايد تشويق به شرکت در اين درمان شوند. اين روش درماني با کاهش تعداد روزهاي درمان با دستگاه تنفس مصنوعي، بستري در ICU و بستري در بيمارستان در بيماران مبتلا به نارسايي تنفسي حاد همراهي دارد.
مراقبتهاي اوليه بعد از ARDS
مراقبت از بيماران مبتلا به ARDS بعد از دوره بيماري حاد و بستري طولاني مدتشان خاتمه نمييابد. پس از ترخيص از ICU، بيماران مبتلا به ARDS نسبت به قبل کيفيت پايينتر زندگي، ضعف قابلتوجه ناشي از نوروپاتي و ميوپاتي، اختلال شناختي دائمي و تاخير در بازگشت به کار دارند. مرگومير درطي سه سال در کساني که نياز به تهويه مکانيکي در ICU داشته اند در مقايسه با کساني که نياز به تهويه مکانيکي در ICU نداشتهاند و کساني که در ICU بستري نشدهاند بالاتر است (3/57% در مقابل 3/38% و 9/14%).
بيماران مبتلا به ARDS و يا آنهايي که نياز به تهويه طولاني مدت (بيش از هفت روز) در ICU داشتند از کساني که ARDS و يا نياز به تهويه طولاني مدت نداشتند، کيفيت زندگي پايينتر و ضعف بيشتري در زمان ترخيص داشتند. بيماريهاي رواني نيز به طور گستردهاي پس از ARDS شايع هستند، 43% - 17% از بازماندگان به افسردگي، 35% - 21% به PTSD، و 48% - 23% به اضطراب دچار شدند. عوامل خطر براي نتايج ضعيف شامل نمره بالاتر APACHE II، کسب بيماري در ICU، زمان طولانيتر بهبود اختلال عملکرد ريه و نارسايي چند عضوي و استفاده از کورتيکواستروييدهاي سيستميک است.
تمام تاثيرات زيان بار ناشي از بستري شدن در بيمارستان به علت ARDS با گذشت زمان از بين نميرود. اگرچه عملکرد ريه پس از پنج سال به نرمال نزديک ميشود، مسافت پيموده شده در شش دقيقه، عملکرد فيزيکي وکيفيت زندگي هنوز هم کاهش يافته است. علاوه بر اين، بسياري از بيماران از انزواي اجتماعي و اختلال عملکرد جنسي و بيش از نيمي از بيماران از افسردگي مداوم، اضطراب يا هر دو شکايت دارند.
از آنجا که بار بيماري دربيش از100،000نفرکه همه ساله از ARDS جان سالم به در مي برند سنگين است ، ضروري است که پزشکان مراقبتهاي اوليه خدمات مستمر براي اين بيماران را شروع و هماهنگ کرده، بر آن نظارت داشته باشند. پزشکان بايد وضعيت عملکردي را در پيگيري بيمارستاني ارزيابي نمايند و اطمينان حاصل کنند که از منابع تيم مراقبتهاي بهداشتي چند بعدي (به عنوان مثال درمانهاي فيزيکي وحرفهاي، پرستاري توانبخشي، مراقبت بهداشتي خانه، همکاران فوق تخصص) براي بهبود سلامت و عملکرد مطلوب استفاده ميشود. علاوه بر اين، پزشکان مراقبتهاي اوليه بايد براي اختلال در سلامت رواني غربالگري انجام دهند و در صورت نياز درمان را شروع کرده يا ارجاع دهند.

پاتوفيزيولوژي
پاتوفيزيولوژي ARDS به طور کامل شناخته نشده است. اعتقاد بر اين است که در ابتدا، يک آسيب مستقيم ريوي يا غيرمستقيم خارج ريوي، منجر به تکثير واسطههاي التهابي ميشود که اين واسطهها باعث تجمع نوتروفيلها در ميکروسيرکولاسيون ريه ميشوند. اين نوتروفيلها فعال شده به تعداد زياد از سطوح اندوتليال عروق و اپيتليال آلوئولار مهاجرت ميکنند و پروتئازها، سيتوکينها و گونههاي فعال اکسيژن را آزاد ميکنند. مهاجرت و آزاد شدن واسطهها منجر به نفوذپذيري پاتولوژيک عروق، شکاف در سد اپيتليال آلوئولار و نکروز سلولهاي آلوئولي نوع I و II ميشود. اين فرايند منجر به ادم ريه، تشکيل غشاء هياليني و از دستدادن سورفاکتانت ميشود که سبب کاهش کمپليانس ريوي شده، تبادل هوا را دشوار ميکند. ارتشاح بعدي فيبروبلاستها ميتواند منجر به رسوب کلاژن، فيبروز، و بدتر شدن بيماري شود. شکل 1 راديوگرافي يک بيمار مبتلا به ARDS ميباشد که کدورت فضاهاي هوايي دو طرفه را نشان ميدهد که از اين فرآيند نتيجه شده است.
اقدامات متعددي به طور همزمان در فرايند بهبود رخ ميدهد. سيتوکينهاي ضدالتهابي نوتروفيلهاي آسيب رسان را غيرفعال ميکنند و سپس نوتروفيلها دچار آپوپتوز و فاگوسيتوز قرار ميشوند. سلولهاي آلوئولي نوع دو تکثير شده و به سلولهاي نوع يک تمايز مييابند که سبب برقراري مجدد يکپارچگي در پوشش اپيتليال و ايجاد گراديان اسمزي ميشوند. اين گراديان اسمزي سبب به خارج کشيده شدن مايع از آلوئولها و ورود آن به ميکروسيرکولاسيون و لنفاتيکهاي ريه ميشود. به طور همزمان، ماکروفاژها و سلولهاي آلوئولي، ترکيبات پروتئيني را از آلوئولها برميدارند و به ريهها اجاره ميدهند تا بهبود يابند.
عوامل خطر و ميزان بروز
در بزرگسالان اغلب موارد ARDS با سپسيس ريوي (46%) يا سپسيس غير ريوي (33%) همراهي دارد. عوامل خطر اين بيماري عبارتند ازعواملي که باعث آسيب مستقيم ريه ميشوند (مثل پنوموني، آسيب استنشاقي، کوفتگي ريه) وعواملي که آسيب غيرمستقيم ريه ميشوند (مثل سپسيس غير ريوي، سوختگيها، آسيب حاد ريه ناشي از تزريق خون). عوامل خطر در کودکان مشابه بزرگسالان است به علاوه اختلالات مرتبط با سن خاص، مانند عفونت با ويروس سنسيشيال تنفسي و آسيب ناشي از آسپيراسيون حالت نزديک به غرقشدگي. جدول 1 شامل علايم و نشانههاي بيانگر علل خاص ARDS است.
مطالعات اخير نشان ميدهند که در بزرگسالان ميزان بروز آسيب حاد ريه 86-22 مورد در هر 100.000 فرد- سال و ARDS تا 64 مورد در هر 100.000 فرد- سال است. يک کارآزمايي بزرگ آيندهنگر اروپايي تخمين زده است که 1/7% از بيماران بستري در ICU و 1/16% از تمام بيماران تحت تهويه مکانيکي دچار آسيب حاد ريه يا ARDS ميشوند. ميزان مرگومير داخل بيمارستاني اين شرايط بين 55% و 34% تخمين زده ميشود. عوامل خطر مرگومير شامل افزايش سن، بدتر شدن اختلال عملکرد چند عضوي پيشرونده، وجود بيماريهاي ريوي و غيرريوي، امتياز بالاتر در APACHE II و اسيدوز است. اکثر موارد مرگومير مربوط به ARDS به علت نارسايي چند عضوي است. هيپوکسمي مقاوم به درمان تنها مسوول 16% از مرگومير مرتبط با ARDS است.
در کودکان ARDS کمتر رايج است و کمتر احتمال دارد که منجر به مرگ شود. در مطالعهاي در سال 2009 در بيماران 6 ماه تا 15 سال نشان داده شد که ميزان بروز آسيب حاد ريه و ARDS به ترتيب 5/9 و 8/12 در هر 100.000 نفر – سال بود و مجموع مرگومير داخل بيمارستاني آنها 18% بود.
تشخيصهاي افتراقي
از آنجا که علايم اوليه ARDS غيراختصاصي هستند، پزشکان بايد ساير علل تنفسي، قلبي، عفوني و سمي را در نظر بگيرند (جدول 2). شرح حال بيمار (به عنوان مثال بيماريهاي همراه، مواجههها، داروها) همراه با يک معاينه فيزيکي با تمرکز بر روي سيستم تنفسي و قلبي - عروقي ميتواند در محدود کردن تشخيصهاي افتراقي و تعيين دوره مطلوب درمان کمک کند.
اغلب، ARDS بايد از نارسايي احتقاني قلب و پنوموني افتراق داده شود (جدول 3). نارسايي احتقاني قلب با اضافه بار مايع مشخص ميشود، در حالي که بيماران مبتلا به ARDS بر اساس تعريف نشانههاي پرفشاري دهليز چپ و يا افزايش حجم واضح را ندارند. بيماران مبتلا به نارسايي احتقاني قلب ممکن است ادم، اتساع وريد ژوگولار، صداي سوم قلب، افزايش سطح پپتيد ناتريورتيک مغزي (BNP) و دفع نمک در پاسخ به ديورتيک داشته باشند. انتظار نميرود بيماران مبتلا به ARDS اين يافتهها را داشته باشند.
از آنجا که پنوموني يکي از علل عمده ARDS است، تشخيص بيماران مبتلا به پنوموني بدون عارضه از کساني که پنوموني عارضهدار شده با ARDS دارند سبب چالش تشخيصي بيشتري ميشود. به طور کلي، يک بيمار مبتلا به پنوموني بدون عارضه ممکن است نشانههايي از التهاب سيستميک و ريوي داشته باشد (به عنوان مثال، تب، لرز، خستگي، توليد خلط، درد قفسه سينه پلورتيک و ارتشاح موضعي يا چند کانوني)؛ هيپوکسي همراه بايد به تجويز اکسيژن پاسخ دهد. اگر هيپوکسي با تجويز اکسيژن اصلاح نشود، بايد به ARDS مشکوک شد و آن را بر اساس معيارهاي تشخيصي AECC اثبات نمود. در افراد مبتلا به پنوموني و ARDS همزمان، درمان شامل آنتيبيوتيکها و تهويه مکانيکي است.
درمان و پشتيباني
درمان ARDS حمايتي است از جمله تهويه مکانيکي، جلوگيري از استرس اولسر و ترومبوآمبولي وريدي، و حمايت تغذيهاي. جدول 4 درمان ARDS را به صورت خلاصه نشان داده است.
تهويه مکانيکي
بيشتر بيماران با ARDS نياز به آرام بخش، لولهگذاري و تهويه همزمان با درمان بيماري زمينهاي دارند. بر اساس دستورالعمل باليني موسسه ملي قلب، ريه و خون (Net ARDS) هر مد ونتيلاتور ممکن است استفاده شود. سرعت تنفس ، زمان بازدم، فشار مثبت پايان بازدمي و FiO2، مطابق با پروتکلهاي ARDSNet تنظيم ميشوند. تنظيمات به گونهاي اعمال ميشوند که اشباع اکسيژن شرياني 95% - 88% و فشار کفهاي (plateau) 30 سانتيمتر آب يا کمتر (براي جلوگيري از باروتروما) حفظ شود. دستورالعملهاي درمان باليني توصيه به حفظ pH شرياني از 45/7 -30/7 دارند اگر چه بيماران در برخي از کارآزماييهاي تحقيقاتي هيپرکاپنه کنترل شده و pH تا 15/7 را نيز تحمل کردهاند.
شواهد نشان داده است که شروع با حجم جاري کم به ميزان 6 ميليليتر به ازاي هر کيلوگرم نسبت به شروع با حجمهاي جاري معمول 15 - 10 ميليليتر به ازاي هر کيلوگرم برتري دارد (تعداد مورد نياز براي درمان [NNT] = 4/11). به طور مشابه، فشار مثبت پايان بازدمي بالاتر(12 سانتيمتر H2O يا بيشتر) در مقايسه با مقادير پايينتر در حد 12-5 سانتيمتر H2O با کاهش مرگومير همراهي دارد (NNT = 20). مايع درماني محافظه کارانه (براي پايين نگهداشتن فشار مرکزي) با کاهش تعداد روزهاي تحت درمان با ونتيلاتور و افزايش روزهاي خارج ICU همراهي دارد. با توجه به عوارض بالقوه کاتترهاي شريان ريوي و وريد مرکزي از آنها به طور معمول استفاده نميشود و تنها بايد توسط افراد آموزش ديده و با تجربه استفاده شود.
درمان هاي دارويي
گزينههاي دارويي براي درمان ARDS محدود است. هر چند درمان با سورفاکتانت ممکن است در کودکان مبتلا به ARDS مفيد باشد، يک مرور کاکرين سودمندي آن را در بزرگسالان نشان نداد. استفاده از کورتيکواستروييدها بحث برانگيز است. مطالعات شاهددار تصادفيشده و مطالعات همگروهي از استفاده زودرس از کورتيکواستروييدها براي کاهش تعداد روزهاي تحت درمان با ونتيلاتور حمايت ميکنند (با دوز متيل پردنيزولون در محدوده 120 - 1 ميليگرم به ازاي هر کيلوگرم در روز). با اين حال، هيچگونه سودمندي قطعي از جهت مرگومير براي اين درمان نشان داده نشده است. زماني که استفاده از کورتيکواستروييدها مدنظر باشد بايد با يک متخصص مراقبتهاي ويژه مشورت شود.
علاوه بر اقدامات تهويهاي، بيماران مبتلا به ARDS بايد هپارين با وزن مولکولي کم (40 ميليگرم انوکساپارين يا 5000 واحد دالتپارين زيرجلدي روزانه) و يا هپارين تفکيک نشده با دوز پايين (5000 واحد زيرجلدي دو بار در روز) براي جلوگيري از ترومبوآمبولي وريدي دريافت نمايند، مگر اينکه کنترا انديکاسيوني وجود داشته باشد. همچنين بيماران بايد براي پروفيلاکسي استرس اولسر از دارويي مانند سوکرالفات (1 گرم خوراکي و يا از طريق لوله معده چهار بار در روز)، رانيتيدين (150 ميليگرم خوراکي يا از طريق لوله معده دو بار در روز، 50 ميليگرم وريدي هر 8-6 ساعت، يا 25/6 ميليگرم در ساعت به صورت انفوزيون وريدي مداوم) يا امپرازول (40 ميليگرم خوراکي، وريدي، يا از طريق لوله معده روزانه) استفاده نمايند. در نهايت، بيماران بايد حمايت تغذيهاي، ترجيحا به صورت رودهاي، در عرض 48 - 24 ساعت از بستري در ICU دريافت نمايند.
جدا کردن از ونتيلاتور
به طور متوسط، بيماران مبتلا به ARDS حدود 16 روز (انحراف معيار = 8/15) در ICU و کلا 26 روز (انحراف معيار = 7/27) دربيمارستان سپري ميکنند. بيماراني که در آنها احتمال نياز به تهويه به مدتي بيش از 10 روز وجود دارد، ممکن است از تراکئوستومي سود ببرند.
همگام با بهبود بيماري زمينهاي و بهتر شدن وضعيت بيمار، بررسي تنفس خود به خودي ضروري است. براي اينکه بيمار واجد شرايط اين آزمون باشد بايد از نظر هموديناميک پايدار بوده و قادر به برآوردن نيازهاي اکسيژن از طريق روشهاي غيرتهاجمي باشد. آزمايشات تنفس خود به خودي در زمان 2-1 ساعت انجام ميشوند. احتمال موفقيتآميز بودن خارج ساختن لوله تراشه در صورتي که بيمار از نظر هموديناميک پايدار باقي بماند و پارامترهاي تهويه خوب داشته باشد بيشتر است. به منظور کاهش مدت زمان تهويه مکانيکي از پروتکلهاي استاندارد جدا کردن از ونتيلاتور استفاده شده است. جدول 5 خلاصه معيارهاي واجد شرايط بودن براي شروع يک آزمون تنفس خود به خودي و پارامترهاي جداسازي بيمار از ونتيلاتور را نشان ميدهد.
به حرکت درآوردن بيمار
بيماران متصل به دستگاه تهويه مصنوعي بايد تشويق به شرکت در اين درمان شوند. اين روش درماني با کاهش تعداد روزهاي درمان با دستگاه تنفس مصنوعي، بستري در ICU و بستري در بيمارستان در بيماران مبتلا به نارسايي تنفسي حاد همراهي دارد.
مراقبتهاي اوليه بعد از ARDS
مراقبت از بيماران مبتلا به ARDS بعد از دوره بيماري حاد و بستري طولاني مدتشان خاتمه نمييابد. پس از ترخيص از ICU، بيماران مبتلا به ARDS نسبت به قبل کيفيت پايينتر زندگي، ضعف قابلتوجه ناشي از نوروپاتي و ميوپاتي، اختلال شناختي دائمي و تاخير در بازگشت به کار دارند. مرگومير درطي سه سال در کساني که نياز به تهويه مکانيکي در ICU داشته اند در مقايسه با کساني که نياز به تهويه مکانيکي در ICU نداشتهاند و کساني که در ICU بستري نشدهاند بالاتر است (3/57% در مقابل 3/38% و 9/14%).
بيماران مبتلا به ARDS و يا آنهايي که نياز به تهويه طولاني مدت (بيش از هفت روز) در ICU داشتند از کساني که ARDS و يا نياز به تهويه طولاني مدت نداشتند، کيفيت زندگي پايينتر و ضعف بيشتري در زمان ترخيص داشتند. بيماريهاي رواني نيز به طور گستردهاي پس از ARDS شايع هستند، 43% - 17% از بازماندگان به افسردگي، 35% - 21% به PTSD، و 48% - 23% به اضطراب دچار شدند. عوامل خطر براي نتايج ضعيف شامل نمره بالاتر APACHE II، کسب بيماري در ICU، زمان طولانيتر بهبود اختلال عملکرد ريه و نارسايي چند عضوي و استفاده از کورتيکواستروييدهاي سيستميک است.
تمام تاثيرات زيان بار ناشي از بستري شدن در بيمارستان به علت ARDS با گذشت زمان از بين نميرود. اگرچه عملکرد ريه پس از پنج سال به نرمال نزديک ميشود، مسافت پيموده شده در شش دقيقه، عملکرد فيزيکي وکيفيت زندگي هنوز هم کاهش يافته است. علاوه بر اين، بسياري از بيماران از انزواي اجتماعي و اختلال عملکرد جنسي و بيش از نيمي از بيماران از افسردگي مداوم، اضطراب يا هر دو شکايت دارند.
از آنجا که بار بيماري دربيش از100،000نفرکه همه ساله از ARDS جان سالم به در مي برند سنگين است ، ضروري است که پزشکان مراقبتهاي اوليه خدمات مستمر براي اين بيماران را شروع و هماهنگ کرده، بر آن نظارت داشته باشند. پزشکان بايد وضعيت عملکردي را در پيگيري بيمارستاني ارزيابي نمايند و اطمينان حاصل کنند که از منابع تيم مراقبتهاي بهداشتي چند بعدي (به عنوان مثال درمانهاي فيزيکي وحرفهاي، پرستاري توانبخشي، مراقبت بهداشتي خانه، همکاران فوق تخصص) براي بهبود سلامت و عملکرد مطلوب استفاده ميشود. علاوه بر اين، پزشکان مراقبتهاي اوليه بايد براي اختلال در سلامت رواني غربالگري انجام دهند و در صورت نياز درمان را شروع کرده يا ارجاع دهند.
ساعت : 6:31 am | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی